گرداننده : رضا قاسمی نشريه ادبی

صفحه‌ی نخست

مقاله

داستان

شعر

گفت و گو

نمايشنامه

طنز

مواد خام ادبی

درباره‌ی دوات

تماس

کتابخانه دوات

دعوت به مراسم
 کتابخوانی

 

پرونده ی ويژه

کافکا در زبان فارسی (21)

 

بنای معبد1

 ترجمه ی کوروش بيت سرکيس 

همه چیز در ساختن بنا به خواست او تن در می­داد. کارگران بیگانه تخته­سنگ­هایی از مرمر ­­می آوردند، تراشیده و جفت یکدیگر. با حرکات  سنجیدهء انگشتانش سنگ­ها برآمده در جای خویش قرار ­می گرفتند. تا به حال هیچ بنایی چون این معبد چنان سهل و آسان برپا نشده بود یا بهتر است بگوییم؛ حقا که این معبد به سان معبدی واقعی برپا شد، جز اینکه بر هر سنگ – از کدامین گسل بودند؟ - دستخط نامأنوس و بی­معنای کودکان، یا چه بسا سنگ­نبشته­های کوه­نشینان بربر، به قصد تحریک و توهین، یا برای تخریب کامل معبد به وضوح با ابزارهایی تیز و بی­نظیر چنان کنده شده بود که دیرزمانی به درازای ابدیت پس از معبد خواهند پایید.

1. فرانتس کافکا،  تمثيلات، ترجمهء کوروش بيت سرکيس، کارلسروهه: 2005؛ مشخصات این مجموعهء دوزبانه آلمانی - انگليسی به قرار زير است:

Franz Kafka, Parables, New York: Schocken Books, 1947.

توضیحات:
کمتر کسی است که چون کافکا در بنای آثار خویش چنین ژرف­اندیش بوده و در لابلای آنچه نوشته است پی به دستخط آن «دیگری» برده باشد. از معبدی که او با سنگ-واژه­هایی بی نام و نشان درافکنده است تنها چیزی که پا از گردونهء زمان بیرون خواهد گذاشت، سرشت سرکش و کودکانه­ای است که همواره نیت آن بنا را به سخره  گرفته است. عبادت در این معبد همانا پی­بردن به حضور حقیقت گنگ و نامأنوسی است که دیرزمانی به درازای ابدیت پس از ویرانی معبد خواهد پایید.

این قطعه را کافکا بدون عنوان بین ماه­های ژانویه تا مه 1918 در دفتر موسوم به Oktavheft H نوشته است.i (م)

i. Franz Kafka, Kritische Ausgabe: Nachgelassene Schriften und Fragmente II, hrsg. J. Schillmeit, Frankfurt/M: Fischer, 2002,S. 104.

 

 

ساختن پرستشگاه2

 ترجمه ی امیرجلال­الدین اعلم

چنان می­نمود که همه چیز با نقشهء بنایش به خوبی سازوار است. کارگران خارجی مرمر آوردند که به این قصد از کان کنده شده  و هر قالبش برای جای درخورش شکل داده شده بود. سنگها به فرمان انگشتان اندازه­گیرش بلند می­شدند و حرکت می­کردند. هیچ بنائی هرگز به همواری این پرستشگاه نبالید، یا به سخن بهتر، این پرستشگاه براستی به شیوه­ای بالید که بدان پرستشگاه­ها باید ببالند. گیرم کودکان بیخرد، آشکارا با ابزارهای بسیار نوک­تیز، در هر سنگ نوشته­ها و نگاره­هائی را خام­دستانه خط­خطی کرده بودند یا شاید کوه­نشینان وحشی کتیبه­هائی در سنگها کنده بودند: متنهای پرگزند، کفرآمیز یا پاک ویرانگر؛ آنها را تا ابدیّتی که بیشتر از عمر پرستشگاه می­پائید آنجا استوار کرده بودند.

 

2. احتمالاً ترجمه­ای است از متن انگليسی؛ فرانتس کافکا،  تمثیلها و لُغَزواره­ها همراه با نامه به پدر، ترجمهء امیرجلال­الدین اعلم، تهران: نیلوفر، 1383.

 

 

   

بازچاپ مطالب دوات ممنوع است؛ به مطالب دوات فقط می‌توانید لینک بدهید.

برگشت