گرداننده : رضا قاسمی نشريه ادبی

صفحه‌ی نخست

مقاله

داستان

شعر

گفت و گو

نمايشنامه

طنز

مواد خام ادبی

درباره‌ی دوات

تماس

کتابخانه دوات

دعوت به مراسم
 کتابخوانی

 

jeudi, 21 avril 2016

 

نانام

 

 1

رو شونه‌ی چپته، راستش نکن. وقتی می‌شینه علاقه‌ای به تغییر جهت نداره. داشت، اسمش مرگ نبود: زندگی بود. زندگی‌ام البته علاقه‌ای به تغییر جهت نداره-  ولی خب، مث دوس دختر سابقم اونقد حلیم و راه بیاس که تو ذوق کسی نمی‌زنه.

رو شونه‌ی چپته. وختی می‌خابی مواظب باش لِهش نکنی. اونم در عوض

وقتی پاشدی

یه فرصت دیگه واسه آدم شدن بِِهت می ده.   

 

 

2

Intellectual

مسابقه گذاشته بودند: معنی کردن مدرنیته.

یکی گفت مدرنیته عقابی‌ست که اسهال گرفته است. ۱۰ دادم

یکی گفت مدرنیته آشیانه‌ی عقابی‌ست که اسهال گرفته است. ۱۴ دادم

یکی گفت مدرنیته بچه‌های عقاب‌ند در آشیانه‌ی عقابی که اسهال گرفته است. ۱۷ دادم

یکی گفت مدرنیته عقابی‌ست که... پیرمردی بلند شد و گفت: این چرندیات چی یه آقا!‌ مدرنیته چه ربطی به عقاب داره؟...

گفتم به به!  و ۲۰ دادم.

 

 

3

حضور مرگ در زندگی شاعر لغوی‌ست و این یعنی اینکه حضوری ندارد. مثل شک که در زندگی سگ حضوری ندارد و من که در زندگی تو.

 با این همه دلم می‌خواست که تو باشم.

واق واق می‌کنی. واق واق می‌کنم تا بگویی شاید او هم.

 

   

بازچاپ مطالب دوات ممنوع است؛ به مطالب دوات فقط می‌توانید لینک بدهید.

برگشت